دامان رژیم صهیونیستی رها نشود

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «موجرسا»؛ در بررسی و تحلیل جنگ معمولاً سه بعد نظامی، سیاسی و اجتماعی در نظر گرفته میشود، نخستین چهرهای که جنگ خود را نشان میدهد، چهره نظامی و تسلیحاتی است.
بیشتر بخوانید
در این عرصه مسائلی مانند توان تسلیحاتی و قدرت آفندی و پدافندی مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد، عرصه سیاسی و دیپلماتیک به موازات جنگ در میدان منتها با زبان و بیان و با ابزارها و سازوکارهای دیگری ظهور و بروز میکند. عرصه اجتماعی نیز به معنای آن است که عامه مردم در رویارویی با شرایط جنگی چه واکنش و عکسالعملی از خود نشان میدهند.
جنگ را نباید به عرصه نظامی و تسلیحاتی تقلیل داد، اگر نگوییم که دو عرصه دیگر از عرصه نظامی مهمتر هستند، اهمیتی کمتری ندارند. بهعبارتی جنگ را باید در قالب یک مثلث در نظر گرفت لذا علاوه بر قدرت نظامی و تسلیحاتی، مواضع و کنشگریهای دیپلماتیک و همچنین مدیریت افکار عمومی اهمیت دارند. در واقع جنگ ارادهها است که خود را در این سه عرصه نشان میدهد.
مفهوم صلح تحمیلی که از سوی رهبر انقلاب مطرح شده در واقع ناظر به آن دو وجه دیگر جنگ است، اراده و پایداری مردم ایران را نه فقط در عرصه نظامی و تسلیحاتی بلکه باید در دو عرصه دیگر ظهور و بروز داشته باشد، به عبارت دیگر دو مفهوم «جنگ تحمیلی» و «صلح تحمیلی» دو روی سکه جنگ است، یک روی آن ناظر به آغاز جنگ و روی دیگر ناظر به پایان جنگ است.
عرصه سیاسی و دیپلماتیک در صورتبندی پایان جنگ نقش مهمی ایفا میکند که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی تاکنون با هماهنگی کامل با عرصه نظامی و نیروهای مسلح مواضع درست و سنجیدهای اتخاذ کرده و منافع ایران را با اقتدار در عرصه دیپلماسی پیگیری کرده است.
برخلاف خیال خام دشمن و بازنمایی ۱۰۰ درصد غلط رسانههای بیگانه، همبستگی اجتماعی به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرده است. محل اجماع و اتفاق همه اصحاب علوم اجتماعی و جامعهشناسان ایران است که ایرانیان در قبال تهاجم به خاک و سرزمین غیرت و تعصب عجیبی دارند و در برابر دشمن مشترک، متحد و یکپارچه میشوند. رسانه نیز نقش مهمی در همبستگی و یکپارچگی داشته که توانسته روایت درستی از جنگ ارائه کند.
طبیعی است که در این شرایط جنگ به دیگر کشورهای منطقه گسترش خواهد پیدا کرد و نخستین گزینه و دست برتر ما در منطقه خلیج فارس، تنگه هرمز است، قبلاً هشدار داده بودیم که در صورت تحمیل فشارهای بیشتر، تنگه هرمز مسدود خواهد شد و اجازه عبور کشتیها و نفتکشها را نخواهیم داد.
این اقدام بازار جهانی انرژی و نفت را با بحران مواجه میکند، تمام کشورهای جهان ناچار خواهند بود در هزینههای جنگی که آمریکا تحمیل کرده، شریک شوند، اختلال در عبور نفت از تنگه هرمز، اقتصاد جهانی را تحت تأثیر قرار داده و پیامدهای آن به تمام جهان سرایت خواهد کرد.
در نظریه رئالیسم سیاسی، حفظ امنیت ملی از طریق موازنه قدرت تضمین میشود. امروز رژیم صهیونیستی با حمایت بیقید و شرط آمریکا، به دنبال تحمیل هژمونی خود بر منطقه است، اما ایران با تقویت توان دفاعی و بازدارندگی، این موازنه را بر هم زده است.
تنها راه مقابله با زورگوییهای غرب، تقویت قدرت نظامی و البته فعالیتهای توأمان دیپلماتیک است، ایران هرگز به دنبال جنگ نیست و در قرنهای اخیر نیز در هیچ جنگی پیشگام نبوده، اما در برابر تجاوز و تعدی به مرزهای وطن پاسخ دندانشکنی میدهد.
اگر دشمنان فکر میکنند با حمله به ایران میتوانند این ملت را به زانو درآورند، سخت در اشتباه هستند. تاریخ ثابت کرده که هرچه فشار بیشتر شود، همبستگی و انسجام ملی ایران قویتر خواهد شد و این دشمنان هستند که از این ماجرا پشیمان میشوند.
نویسنده: کیارش خدابنده، مشاور رئیس فدراسیون کارگری کشور
انتهای خبر/